سلطان آسمان آب روان و شفاف از لا به لای درختان انبوه جنگلی عبور می کند.چمنهای کوتاه نیمه خشک شده کنار رودخانه به چشم می خورند.درختان سرو بلند قامت که اغلب شاخه هایشان خشکیده و چند برگ قرمز رنگ در لا به لای شاخه ها دیده میشود،سر به آسمان کشیده اند.رشته کوه های نسبتا مرتفع در پشت جنگل با برف نرم تازه پوشانده شده اند.در خرگوش سفید و با گوش های صورتی و زیبا به دنبال مادرشان حرکت می کنند.تارهای قهوه ای رنگ نیز لا به لای موهای سفید بدنشان به چشم می خورند.,سلطان آسمان,داستان کوتاه های نویسنده وبلاگ،روزبه عقیلی,dastan-kootah,وبلاگ,نیلوبلاگ ...ادامه مطلب
کلیدی در آسمان/نویسنده: سمیه عابد چیزی به خفه شدنت نمانده، به حیاط میزنی تا نفس بکشی و بغضی را که راه گلویت را بسته است گریه کنی. روی نردهی ایوان خم میشوی. اشک امانت نمیدهد و فرو میچکند در باغچه، روی خاک ترک خورده. نفست پس میرود. راست میشوی تا مگر راه هوا باز شود. بیفایده است .سر را بالاتر میگیری، درست موازی ابرها. سرت که گیج میرود مینشینی. صدای ازدحام و مشاجره اهل خانه آزارت میدهد. همچنان با فریاد همدیگر را متهم میکنند. صدایی که رفتهرفته اوج گرفته صدای همانهاییست که پیشاپیش رخت سیاه خود را برتن کردهاند. کاش لحظهای ساکت شوند ولی باز هم همهمه و باز... و این همه فریاد برای یک کلید، که کاش پیدایش میکردند تا مگر صداها خاموش شود، تا شاید یکی از آنها به یاد آورد آن که آنجا خوابیده هنوز نفس میکشد.برچسبها: سمیه عابد,کلیدی در آسمان,نویسنده:سمیه عابد,داستان کوتاه,dastan-kootah,وبلاگ,نیلوبلاگ ...ادامه مطلب